با دستور رئیسجمهور مبنی بر توقف استفاده از مازوت در نیروگاههای تولید برق، امیدی نو در دل دوستداران محیط زیست جوانه زد. مازوت، این سوخت سنگین و آلاینده، سالهاست که آسمان شهرهایمان را تیره کرده و سلامت مردم را به خطر انداخته است. تصمیم برای کنار گذاشتن آن، گامی بزرگ در جهت حفظ محیط زیست و بهبود کیفیت زندگی بود.
اما تقریباً همزمان با این تصمیم، اعلام برنامه منظم قطع برق روزانه در شهرکهای صنعتی و صنایع، نگرانیهایی را برانگیخت. صنایع و تولیدکنندگان، ستون فقرات اقتصاد کشور، با این قطع برقها با چالشهای جدی مواجه میشوند. آیا این تقارن، تصادفی است یا نشان از بیبرنامگی و نبود جایگزین مناسب برای تأمین انرژی دارد؟
در ادبیات ما، مفهوم «پشیمانی از طلا شدن» نمادی از تلاش برای بهبود شرایط است که به دلیل عدم آمادگی یا نبود زیرساختهای لازم، به نتایج معکوس منجر میشود. در تاریخ معاصر نیز نمونههایی از تصمیماتی وجود دارد که به جای حل مشکل، مشکلات جدیدی را به وجود آوردهاند.
تصمیم به توقف مازوتسوزی، اگرچه از منظر محیط زیست قابل تحسین است، اما نیازمند برنامهریزی دقیق برای تأمین انرژی جایگزین و جلوگیری از اختلال در فعالیتهای صنعتی است. صنایع نیازمند برق پایدار برای ادامه تولید و حفظ اشتغال هستند. قطع برق میتواند به کاهش تولید، افزایش بیکاری و مشکلات اقتصادی منجر شود.
در فرهنگ ما، تعادل و میانهروی همواره ارزشمند بوده است. سعدی میگوید:
«رهرو آن نیست که گه تند و گهی خسته رود
رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود»
این بیت تأکیدی است بر اهمیت برنامهریزی و حرکت تدریجی به سوی اهداف، بدون ایجاد شوک و اختلال در مسیر.
امیدواریم که این تقارن، نتیجه برنامهریزی نادرست نباشد و مسئولان با درایت و تدبیر، راهحلی بیابند که هم محیط زیست حفظ شود و هم صنایع و اقتصاد کشور دچار آسیب نشود. تاریخ به ما نشان داده است که تصمیمات شتابزده و بدون برنامهریزی، میتواند به نتایج نامطلوبی منجر شود.
در نهایت، باید به یاد داشته باشیم که توسعه پایدار نیازمند توازن میان حفظ محیط زیست و رشد اقتصادی است. نباید با یک دست محیط زیست را آباد کنیم و با دست دیگر اقتصاد را ویران. هنر مدیریت در یافتن راهحلهایی است که منافع همه را در نظر بگیرد و به سوی آیندهای روشنتر هدایت کند.
دیدگاهتان را بنویسید